مدینه یکی از اولین مکان هایی که خبر شهادت امام حسین(ع) به آن رسید
به گزارش بلاگ سان، در روزهای اسارت اهلبیت در کوفه، ابن زیاد روز سیزدهم محرم به یزید در شام و عمرو بن سعید حاکم مدینه نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین ضد السلام و یارانش را به آنها اطلاع داد.
به گزارش بلاگ سان به نقل از خبرگزاری مشرق،
یکی از اولین مکان هایی که این خبر به آنجا رسید، شهر مدینه بود. مدینه، بعنوان زادگاه امام حسین ضد السلام و محل سکونت خیلی از خاندان بنی هاشم، شاهد واکنش های شدید و پراحساس به این خبر بود. عمرو بن سعید، حاکم مدینه در آن زمان، دستور داد تا خبر شهادت امام حسین به صورت عمومی اعلام گردد.
عبدالملک بن ابی حارث سلمی، یکی از افراد نزدیک به عمرو بن سعید، مأموریت یافت تا خبر شهادت امام حسین را در مدینه اعلام نماید. او در جواب پرسش عمرو بن سعید درمورد اخبار تازه، اظهار داشت: «امیر، حسین بن علی کشته شد.» عمرو بن سعید فورا دستور داد تا این خبر به صورت عمومی اعلام گردد. عبدالملک هم در بین مردم فریاد زد: «حسین بن علی کشته شد.» این اعلام عمومی سبب شد تا زنان بنی هاشم در خانه های خود بشدت سوگواری کنند و صدای شیون و گریه آنان در سرتاسر مدینه پیچید.
تاریخ کوفه و دارالاماره آن
منطقه کوفه، قبل از اسلام، آباد و مسکونی بوده و بعدها ویران شده است. طبق روایتی، حضرت نوح(ع) کشتی خویش را در کوفه ساخت و قوم نوح در کوفه بت هایی گذاشته بودند. این شهر در ابتدا سورستان نامیده می شد. شهر کوفه در عصر اسلامی از نو بازسازی شد. این منطقه محل اردوی دائم سپاهیان مسلمان در جریان فتوحات اسلامی بود و مطابق دستور عمر بن خطاب به سعد بن ابی وقاص در سال ۱۵، ۱۷ یا ۱۹ قمری، به جایی برای اقامت مسلمانان تبدیل شد.
بر این اساس، کوفه در نیم فرسخی غرب فرات و یک فرسخی شمال شرقی حیره بنا شد که در فاصله دو فرسخی شمال آن، نُخیله و در هشت فرسخی شمال غربی آن کربلا قرار داشت. از نخستین اقدامات سعد بن ابی وقاص، ساخت مسجد کوفه و دارالاماره در قسمت مرتفع کوفه بود.
دارالاماره کوفه، مکانی عبرت انگیز است و به دلیل وقایعی که در این محل، اتفاق افتاده، عبدالملک بن مروان اموی در سال ۷۱ ه. ق، آنرا ویران ساخت.
داستان ویرانی آن در کتاب های تاریخ، چنین نقل شده است:
عبدالملک بعد از کشتن مصعب بن زبیر، سر وی را مقابل خود، در دارالاماره کوفه گذاشته بود، عبدالملک بن عمیر به او اظهار داشت: «ای امیرمؤمنان! من و عبیدالله ابن زیاد، در این مجلس حضور داشتیم، درحالی که سر امام حسین (علیه السّلام)، مقابلش بود، آن گاه من و مختار بن ابی عبیده ثقفی نشسته بودیم، درحالی که سر عبیدالله بن زیاد، برابرش بود، سپس من و مصعب در این مجلس بودیم، درحالی که سر مختار، مقابلش بود، حالا هم من با امیرمؤمنان نشسته ام و سر مصعب مقابلش می باشد، و من از شر این مجلس، به امیر پناه می آورم» عبدالملک بر خود لرزید و به سرعت برخاست و دستور داد تا قصر را ویران کنند.
شیخ بهایی، این گفتگوی را چنین به نظم درآورده است:
نادره مردی ز عرب هوشمند •••• گفت به عبدالملک از روی پند
زیر همین گنبد و این بارگاه •••• روی همین مسند و این تکیه گاه
بودم و دیدم بَر ابن زیاد •••• آه! چه دیدم که دو چشمم مباد
تازه سری چون سپر آسمان •••• طلعت خورشید ز رویش نهان
سر که هزارش سرو افسر فدا •••• صاحب دستار رسول خدا
بود سر شاه شهیدان حسین •••• سبط نبی، فاطمه را نور عین
بعد ز چندی سر آن خیره سر •••• بُد بَر مختار به روی سپر
بعد که مصعب سر و سردار شد •••• دستخوش او سرِ مختار شد
این سر مصعب به مجازات کار •••• تا چه کند با تو دگر روزگار!
آه که یک دیده بیدار نیست •••• هیچ کس از درد، خبردار نیست
نُه فلک از گردش خود، سیر شد •••• نَه خم این طاق، سرازیر شد
مات همینم که درین بند و بست •••• این چه طلسمی است که نتوان شکست
حکومتهایی مانند آل بویه و سلجوقیان هم علاقه ای به بازسازی و توسعه شهر کوفه نداشتند، بخصوص آن که اهمیت سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی مذهبی کوفه در مقیاس بسیار وسیع تر به شهر بغداد که در سال ۱۴۵قمری به وسیله منصور عباسی ساخته شده بود منتقل گردید.
پی نوشت:
ویکی فقه
تاریخ طبری محمد بن جریر طبری
ویکی شیعه
تاریخ کوفه سید حسین براقی